جان و جانان امام زمان (عج) از نگاه امام خمینی (ره)
مرتضی نائینی
با سلام و درود به پیشگاه مقدس مولود نیمهی شعبان و آخرین ذخیرهی امامت، حضرت بقیّة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استكبار. سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی .....
جان و جانان امام زمان (عج) از نگاه امام خمینی (ره)
مرتضی نائینی
با سلام و درود به پیشگاه مقدس مولود نیمهی شعبان و آخرین ذخیرهی امامت، حضرت بقیّة اللّه ـ ارواحنا فداه ـ و یگانه دادگستر ابدی و بزرگ پرچمدار رهایی انسان از قیود ظلم و ستم استكبار. سلام بر او و سلام بر منتظران واقعی او. سلام بر غیبت و ظهور او و سلام بر آنان كه ظهورش را با حقیقت درك میكنند و از جام هدایت و معرفت او لبریز میشوند.2
1. بقیّة اللّه؛ انسان كامل
میگویند: والعصر ان الانسان لفی خسر. عصر، انسان كامل است، امام زمان علیهالسلام است؛ یعنی عصارهی همهی موجودات. قسم به عصارهی همهی موجودات؛ یعنی قسم به انسان كامل.3
عصر، هم محتمل است كه در این زمان حضرت مهدی علیهالسلام باشد یا انسان كامل باشد كه مصداق بزرگش رسول اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه هدی علیهمالسلام و در عصر ما حضرت مهدی علیهالسلام است. قسم به عصارهی موجودات عصر، فشردهی موجودات، آنكه فشردهی همهی عوالم است. یك نسخه است، نسخهی تمام عالم. همهی عالم در این موجود، در این انسان كامل عصاره شده است و خدا به این عصاره قسم میخورد.4
حضرت مهدی علیهالسلام ، ابعاد مختلفه دارد كه آنچه كه برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست.5
پیغمبر میخواست همهی مردم را علی بن ابی طالب علیهالسلام كند، ولی نمیشد و اگر بعثت، هیچ ثمرهای نداشت الاّ وجود علی بن ابیطالب علیهالسلام و وجود امام زمان علیهالسلام ، این هم توفیق بسیار بزرگی بود. اگر خدای تبارك و تعالی، پیغمبر را مبعوث میكرد برای ساختن یك چنین انسانهای كامل، سزاوار بود. لكن آن ها میخواستند كه همه، آن طوری بشوند، آن توفیق حاصل نشد.6
ماه شعبان، شب نیمهی شعبان دارد كه تالی لیلة القدر است. ماه رمضان، مبارك است، برای این كه لیلة القدر دارد. و ماه شعبان، مبارك است برای این كه نیمهی شعبان دارد. ماه رمضان مبارك است، برای این كه نزول وحی در او شده است یا به عبارت دیگر؛ معنویت رسول خدا، صلیاللهعلیهوآله وحی را نازل كرده است. و ماه شعبان معظم است برای این كه ماه ادامهی همان معنویات ماه رمضان است. این ماه مبارك رمضان، جلوهی لیلة القدر است كه تمام حقایق و معانی در او جمع است. و ماه شعبان، ماه امامان است كه ادامهی همان است. در ماه مبارك رمضان، مقام رسول اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به ولایت كلی الهی، بالاصالة تمام بركات را در این جهان بسط داده است و ماه شعبان، كه ماه امامان است، به بركت ولایت مطلقه، به تبع رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم همان معانی را ادامه میدهد......
همان طوری كه رسول اكرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به حسب واقع، حاكم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی علیهالسلام نیز، همان طور حاكم بر جمیع موجودات است. آن، خاتم رسل است و این، خاتم ولایت. آن، خاتم ولایت كلی بالاصالة است و این، خاتم ولایت كلی به تبعیت است.7
ماه مبارك رمضان كه ماهی مبارك است، ممكن است برای این باشد كه ماهی است كه ولیّ اعظم، یعنی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم واصل شده و بعد از وصول، ملایكه را و قرآن را نازل كرده است. به قدرت او، ملایكه نازل میشوند. به قدرت ولیّ اعظم است كه قرآن نازل میشود و ملایك نازل میشوند. ولیّ اعظم، به حقیقت قرآن میرسد در ماه مبارك و شب قدر و پس از رسیدن، متنزّل میكند به وسیلهی ملایكه ـ كه همه تابع او هستند ـ قرآن شریف را، تا به حدی كه برای مردم بگوید. قرآن در حد ما نیست، در حد بشر نیست. قرآن، سرّی است بین حق و ولیّ اللّه اعظم كه رسول خداست، به تبع او نازل میشود تا میرسد به این جایی كه به صورت حروف و كتاب در میآید كه ما هم از آن استفادهی ناقص میكنیم. و اگر سرّ «لیلة القدر» و سرّ «نزول ملایكه» در شبهای قدر ـ كه الآن هم برای ولیّ اللّه اعظم حضرت صاحب علیهالسلام این معنا امتداد دارد ـ سرّ این ها را ما بدانیم، همهی مشكلات ما آسان میشود.8
...ذوات مطهرهی معصومین از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله تا حجت عصر (عجلاللّه فرجه) كه مفاتیح وجود و مخازن كبریا و معادن حكمت و وحی و اصول معارف و عوارف و صاحبان مقام جمع و تفصیلاند.9
من خیلی ناراحت میشوم از این كه مثلاً امام عصر علیهالسلام را میگویند: سلطان السلاطین، خلیفة اللّه است.10
مقام مقدس ولیّ اللّه اعظم و بقیة اللّه فی ارضه ارواحنا لِمَقدَمِهِ الفداء كه واسطهی فیض و عنایات حق تعالی است.11
از پیغمبر گرفته تا امام عصر علیهمالسلام همه از گناه میترسیدند. گناه آنها غیر اینی است كه من و شما داریم. آن ها یك عظمتی را ادراك میكردند كه توجه به كثرت، از گناهان كبیره است پیش آنها.12
2. عرضهی اعمال بر امام زمان(عج)
تمام ذرات كارهای ما تحت نظر خدای تبارك و تعالی است و نامهی اعمال ما به حسب روایات به امام وقت عرضه میشود. امام زمان علیهالسلام مراقب ما هستند.13
توجه داشته باشید كه در كارهایتان جوری نباشد كه وقتی بر امام زمان علیهالسلام عرضه شد، خدای نخواسته، آزرده بشوند و پیش ملایكة اللّه یك قدری سرافكنده بشوند كه، اینها شیعههای من هستند. اینها دوستان من هستند و برخلاف مقاصد خدا عمل كردند. رییس یك قوم اگر قومش خلاف بكند، آن رییس منفعل میشود.14
طوری باشد كه نامهها وقتی عرضه میشود، ایشان را متأثر نكند.15
خلاف ما برای امام زمان علیهالسلام سرشكستگی دارد. دفاتر را وقتی بردند خدمت ایشان و ایشان دید شیعههای او (خوب، ما شیعهی او هستیم)، شیعهی او دارد این كار را میكند، امام زمان علیهالسلام سرشكسته میشود. بیدار بشوید كه مسأله خطرناك است و خطر هم خطر شخص نیست، خطر ملت نیست، خطر اسلام است.16
قبل از اینكه این نامهی اعمال ما به پیشگاه خدا و قبل از آن به پیشگاه امام زمان علیهالسلام برسد، خودمان باید نظر كنیم به این نامهی اعمالمان.17
وقتی نامههای ما را بردند پیش امام زمان علیهالسلام (در روایات است كه هر هفته میبرند، هفتهای دو دفعه). وقتی كه میبرند، اعمال ما جوری باشد كه نمایش از این بدهد كه ما تابعیم. ما آن طور نیست كه خودسر بخواهیم یك كاری را انجام بدهیم.18
اگر یك وقت، نامهی عمل یك روحانی را بردند و به امام زمان علیهالسلام دادند و آن ملایكة اللّهی كه بردند و نامه را دادند، بگویند: این هم روحانی شما، این ها پاسداران اسلام شماهستند؟ و امام زمان علیهالسلام خجالت بكشد، نعوذ باللّه. او علاقه دارد به شما. شما ببینید اگر این آقا، خودشان خیلی منزه است، از پسرشان یك چیزی صادر بشود، خودشان سرافكنده میشوند. اگر از خادمشان یك چیزی صادر بشود، خودشان سرافكنده میشوند. ما همه خادم هستیم. از ما توقع هست. از شما توقع هست.19
من خوف دارم كه كاری بكنیم كه امام زمان علیهالسلام پیش خدا شرمنده بشود. اینها شیعهی تو هستند این كار را میكنند! نكند یك وقت خدای نخواسته، یك كاری از ماها صادر بشود كه وقتی نوشته برود، نوشتههای ملایكةاللهی كه مراقب ما هستند، رقیب هستند، هر انسانی، رقیب دارد و مراقبت میشود. ذرههایی كه بر قلبهای شما میگذرد، رقیب دارد. چشم ما رقیب دارد. گوش ما رقیب دارد. زبان ما رقیب دارد. قلب ما رقیب دارد. كسانی كه مراقبت میكنند این ها را، نكند كه خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان علیهالسلام یك وقت، چیزی صادر بشود كه موجب افسردگی امام زمان علیهالسلام باشد. مراقبت كنید از خودتان، پاسداری كنید از خودتان.20
3. كسب رضایت حضرت بقیة اللّه (عج)
رهبر همهی شما و همهی ما، وجود مبارك بقیة اللّه علیهالسلام است و باید ماها و شماها طوری رفتار كنیم كه رضایت آن بزرگوار را كه رضایت خداست، به دست بیاوریم.21
من امیدوارم كه همهی خواهرها و برادرها و همهی قشرهای این ملت و همهی ما، از خدمتگزاران به اسلام و ولیّ عصر علیهالسلام باشیم. ما در یك مملكتی هستیم كه مملكت ولیّ عصر علیهالسلام است و وظیفهی آنهایی كه در مملكت ولیّ عصر علیهالسلام زندگی میكنند، یك وظیفهی سنگین است. نمیتوانیم ما لفظاً بگوییم ما در زیر پرچم ولیّ عصر علیهالسلام هستیم و عملاً توی آن مسیر نباشیم، چنان چه نمیتوانیم بگوییم كه ما، جمهوری اسلامی داریم و عملاً آن طور نباشیم، اسلامی نباشیم.22
4. انتظار یعنی مقابله با ظلم
در بعضی روایات كه من حالا نمیدانم صحت و سقمش را، هست كه یكی از چیزهای مستحب این است كه مؤمنین در حال انتظار، اسلحه هم داشته باشند. اسلحهی مهیّا، نه این كه اسلحه را بگذارند كنار و بنشینند منتظر. اسلحه داشته باشند برای این كه با ظلم مقابله كنند، با جور مقابله كنند. تكلیف است. نهی از منكر است. به همهی ما تكلیف است كه باید مقابله كنیم با این دستگاههای ظالم، خصوصاً دستگاههایی كه با اساس مخالفند.23
ما منتظران مقدم مباركش، مكلف هستیم تا با تمام توان كوشش كنیم تا قانون عدل الهی را در این كشور ولیّ عصر علیهالسلام حاكم كنیم و از تفرقه و نفاق و دغلبازی بپرهیزیم و رضای خداوند متعال را در نظر بگیریم.24
امیدوارم كه ما همه جزء هیأت قائمیه باشیم و همه به آن وظایفی كه اسلام، قرآن، تحت لوای حضرت صاحب علیهالسلام برای ما تعیین فرمودهاند، عمل كنیم و صورتها را محتوای واقعی به آن بدهیم و الفاظ را معانی حقیقی.
شاید این وصفی كه برای حضرت صاحب علیهالسلام ذكر شده است، دنبال همین آیه شریفه كه میفرماید: قل ا ِنّما ا َعِظُكُم بِواحِدة أن تَقوموا لِلّه مثنی و فرادی، دنبال همین معنا باشد كه همه باید قیام بكنیم. قیام واحد كه بالاترین قیام، همان قیام آن شخص واحد است. و همهی قیامها باید دنبال آن قیام باشد و قیام للّه باشد. خدای تبارك و تعالی میفرماید كه: قل انّما اعظكم بواحدة. به امت بگو كه فقط من یك موعظه دارم به شما و آن موعظه این است كه، قیام كنید و قیام لِلّه باشد. قیام لِلّه كنید. البته آن حضرت قیام لِلّه میفرمایند و آن لِلّهی كه و آن خلوصی كه برای ایشان هست، برای دیگران نیست. لكن شیعههای بزرگوار آن حضرت هم باید پیروی از او بكنند در اینكه قیام كنند لِلّه، برای خدا.25
امید آن است كه مسلمانان و مستضعفان جهان به پاخیزند و داد خود را از مستكبران بگیرند و مقدّمات فرج آل محمد صلّی اللّه علیه و آله را فراهم نمایند.26
ان شاءاللّه، اسلام را به آن طور كه هست، در این مملكت پیاده كنیم و مسلمین جهان نیز اسلام را در ممالك خودشان پیاده كنند و دنیا، دنیای اسلام باشد و زور و ظلم و جور از دنیا بر طرف بشود و مقدّمه باشد برای ظهور ولیّ عصر ارواحنا له الفداء.27
این چیزی كه ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارك ایشان را، لكن با انتظار تنها نمیشود. بلكه با وضعی كه بسیاری دارند، انتظار نیست.28
فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزدیك بكنیم. كار را همچو بكنیم كه مهیّا بشود عالم، برای آمدن حضرت علیهالسلام .29
5. برداشتهای انحرافی از انتظار
بعضیها انتظار فرج را به این میدانند كه در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا كنند و فرج امام زمان علیهالسلام را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند كه یك همچو اعتقادی دارند، بلكه بعضی از آنها را كه من سابقاً میشناختم، بسیار مرد صالحی بود. یك اسبی هم خریده بود. یك شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب علیهالسلام بود. اینها به تكالیف شرعی خودشان هم عمل میكردند و نهی از منكر هم میكردند و امر به معروف هم میكردند، لكن همین. دیگر غیر از این كاری ازشان نمیآمد و به فكر این هم، كه یك كاری بكنند، نبودند.
یك دستهی دیگری بودند كه انتظار فرج را میگفتند: این است كه، ما كار نداشته باشیم به این كه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، بر ملت ما چه میگذرد. به این چیزها، ما كار نداشته باشیم. ما تكلیفهای خودمان را عمل میكنیم. برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند ان شاء اللّه درست میكنند. دیگر ما تكلیفی نداریم. تكلیف ما همین است كه دعا كنیم ایشان بیایند و كاری به كار آن چه در دنیا میگذرد یا در مملكت خودمان نداشته باشیم. اینها هم یك دستهای، مردمی بودند كه صالح بودند.
یك دستهای میگفتند: كه خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منكر نكنیم، امر به معروف هم نكنیم تا مردم هر كاری میخواهند بكنند، گناهها زیاد بشود كه فرج نزدیك بشود.
یك دستهای از این بالاتر بودند. میگفتند: باید دامن زد به گناهها. دعوت كرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت علیهالسلام تشریف بیاورند. این هم یك دستهای بودند كه البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند. اشخاص سادهلوح هم بودند. منحرفهایی هم بودند كه برای مقاصدی، به این امر دامن میزدند.
یك دستهی دیگری بودند كه میگفتند: هر حكومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حكومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی كه بازیگر نبودند مغرور بودند به بعض روایاتی كه وارد شده است بر این امر كه هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم، عَلَم باطل است. آن ها خیال كرده بودند كه نه، هر حكومتی باشد. در صورتی كه آن روایات كه هر كس عَلَم بلند كند عَلَم مهدی، به عنوان مهدویّت بلند كند. حالا ما فرض میكنیم كه یك همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این نیست كه ما تكلیفمان دیگر ساقط است. یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن؟ این معنا كه ما دیگر معصیت بكنیم تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب كه تشریف میآورند، برای چی میآیند؟
برای اینكه گسترش بدهند عدالت را. برای اینكه حكومت را تقویت كنند. برای اینكه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفهی قرآن، دست از نهی از منكر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای این كه حضرت بیایند. حضرت بیایند چه میكنند؟
حضرت میآیند میخواهند همین كارها را بكنند. الآن دیگر ما هیچ تكلیفی نداریم؟ دیگر بشر تكلیفی ندارد، بلكه تكلیفش این است كه دعوت كند مردم را به فساد! به حسب رأی این جمعیت كه بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است كه ما باید بنشینیم دعا كنیم به صدام! هر كسی نفرین به صدام كند، خلاف امر كرده است، برای اینكه حضرت دیر میآیند! و هركسی دعا كند به صدام، برای اینكه، این فساد زیاد میكند. ما باید دعاگوی آمریكا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذناب شان، از قبیل صدام باشیم و امثال اینها، تا این كه اینها عالم را پر كنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند، چه كنند؟
حضرت بیایند كه ظلم و جور را بردارند. همان كاری كه ما میكنیم و ما دعا میكنیم كه ظلم و جور باشد، حضرت میخواهند همین را بَرَش دارند. ما اگر دستمان میرسید، قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تكلیف شرعی ماست. منتها ما نمیتوانیم. اینی كه هست، این است كه حضرت عالم را پر میكنند از عدالت. نه شما دست بردارید از این تكلیفتان، نه این كه شما دیگر تكلیف ندارید.30
«اگر خود حضرت صاحب علیهالسلام مقتضی بدانند، خوب، خودشان تشریف بیاورند»! یكی از علما این جوری میگفت (خدا رحمتش كند) كه: «من كه دلم بیشتر از حضرت صاحب علیهالسلام برای اسلام نسوخته است. خوب ایشان هم كه میبینند این را، خود ایشان بیایند، چرا من بكنم؟».
این منطق اشخاصی است كه میخواهند از زیر بار دَر بروند. اسلام، اینها را نمیپذیرد. اسلام، اینها را به هیچ چیز نمیشمرد. اینها میخواهند از زیر بار دَر بروند. یك چیزی درست میكنند. دو تا روایت از این طرف، از آن طرف میگردند، پیدا میكنند كه خیر، «با سلاطین مثلاً بسازید، دعا كنید به سلاطین». این، خلاف قرآن است. اینها نخواندهاند قرآن را. اگر صد تا هم چو روایتهایی بیاید، ضرب به جدار میشود. خلاف قرآن است، خلاف سیرهی انبیاست یا اینكه روایتی نیست. شما وقتی ملاحظه میكنید آن همه روایاتی كه اگر كسی میل به این بكند. كه روایاتی است كه: اگر مایل باشی كه زنده باشد این سلطان، تو هم با او هستی. مسلمان مگر میشود مایل باشد به اینكه یكی زنده باشد و ظلم بكند، آدم بكشد؟ رابطه داشته باشد با یك كسی كه آدم میكشد؟ عالِم میكشد؟ علما را میكشد؟31
اینهایی كه میگویند كه هر عَلَمی بلند بشود / و هر حكومتی / خیال كردند كه هر حكومتی باشد، این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق كردند بهشان كه این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چی چی میگویند. حكومت نبودن؛ یعنی این كه همهی مردم به جان هم بریزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند. برخلاف نص آیات الهی رفتار بكنند. ما اگر فرض میكردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای این كه خلاف آیات قرآن است.32
ارزش دارد كه انسان در مقابل ظلم بایستد. در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره كند و توی دهنش بزند و نگذارد كه اینقدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد. ما تكلیف داریم آقا! اینطور نیست كه حالا كه ما منتظر ظهور امام زمان علیهالسلام هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههامان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجّل علی فرجه. عجّل با كار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم كنید برای آمدن او و فراهم كردن این است كه، مسلمین را با هم مجتمع كنید. همه با هم بشوید، انشاءاللّه ظهور میكند ایشان.33
6. لزوم حكومت اسلامی در دوران غیبت كبری
اكنون كه دوران غیبت امام علیهالسلام پیش آمده و بناست احكام حكومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا كند و هرج و مرج روا نیست، تشكیل حكومت لازم میآید. عقل هم به ما حكم میكند كه تشكیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند، بتوانیم جلوگیری كنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم كردند، دفاع كنیم.34
از غیبت صغری تا كنون كه هزار و چند صد سال میگذرد و ممكن است صد هزار سال دیگر بگذرد، و مصلحت اقتضا نكند كه حضرت تشریف بیاورند، در طول این مدت مدید، احكام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر كه هر كاری خواست بكند؟ هرج و مرج است؟!
قوانینی كه پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآله در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن، بیست و سه سال زحمت طاقت فرسا كشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا، اجرای احكامش را محدود كرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها كرده است؟
اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها بدتراز اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچ كس نمیتواند بگوید دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع كنیم یا امروز مالیات و جزیه و خراج و خمس و زكات نباید گرفته شود، قانون كیفری اسلام و دیات و قصاص باید تعطیل شود.35
اكنون كه شخص معینی از طرف خدای تبارك و تعالی برای احراز امر حكومت در دورهی غیبت تعیین نشده است، تكلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها كنید؟ دیگر اسلام نمیخواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این كه اسلام، تكلیف را معین كرده است، ولی تكلیف حكومتی نداریم؟
معنای نداشتن حكومت این است كه تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بیحالی، دست روی دست بگذاریم كه هر كاری میخواهند بكنند؟ و ما اگر كارهای آنها را امضاء نكنیم، رد نمیكنیم. آیا باید اینطور باشد؟ یا این كه حكومت لازم است و اگر خدا، شخص معینی را برای حكومت در دورهی غیبت تعیین نكرده است، لكن آن خاصیت حكومتی را كه از صدر اسلام تا زمان حضرت صاحب علیهالسلام موجود بود، برای بعد از غیبت هم قرار داده است.36
نگویید بگذار تا امام زمان علیهالسلام بیاید. شما نماز را هیچ وقت میگذارید تا وقتی كه امام زمان علیهالسلام آمد، بخوانید؟ حفظ اسلام واجبتر از نماز است. منطق حاكم خمین را نداشته باشید كه میگفت: «باید معاصی را رواج داد تا امام زمان علیهالسلام بیاید. اگر معصیت رواج پیدا نكند، حضرت ظهور نمیكند!» اینجا ننشینید فقط مباحثه كنید، بلكه در سایر احكام اسلام مطالعه كنید. حقایق را نشر دهید، جزوه بنویسید و منتشر كنید. البته، مؤثر خواهد بود. من تجربه كردهام كه تأثیر دارد.37
از همه شكنندهتر، شعار گمراهكنندهی «حكومت قبل از ظهور امام زمان علیهالسلام باطل است» و هزاران «اِن قلت» دیگر، مشكلات بزرگ و جانفرسایی بود كه نمیشد با نصیحت و مبارزهی منفی و تبلیغات، جلوی آنها را گرفت. تنها راه حل، مبارزه و ایثار و خون بود كه خداوند، وسیلهاش را آماده نمود. علما و روحانیت متعهد، سینه را برای مقابله با هر تیر زهرآگینی كه به طرف اسلام شلیك میشد، آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند.38
این نویسندهی جاهل باز در كتابچهی پوسیده، حرفهایی نسنجیده به دین و دینداران نسبت میدهد و از آن، نتیجههای شگفتآور میگیرد. میگوید: (دین امروز ما میگوید: هر دولتی كه پیش از قیام قائم برپا شود، باطل است ـ كل رایةٍ تُرفع قبل قیام القائم، فصاحبها طاغوت یعبد من دون اللّه ـ . میگوید: كار سلطان و همراهی با آن عدیل كفر است ـ سألته عن عمل السلطان؟ فقال: الدخول فی اعمالهم و العون لهم و السعی فی حوائجهم عدیل الكفر ـ . میگوید: قتال به همراهی غیر امام مانند خوردن گوشت خوك و خون است). بلكه در حدیث صحیح، آماده بودن برای جنگ با دشمن را هم نهی كرده.
این نویسنده، مطالب را درهم و برهم كرده و روی هم ریخته، بیخردانه به اعتراض برخاسته. این احادیث هیچ مربوط به تشكیل حكومت خدایی عادلانه كه هر خردمند لازم میداند، نیست. بلكه در روایت اول، دو احتمال است. یكی آنكه راجع به خبرهای ظهور ولیّ عصر علیهالسلام باشد و مربوط به علامات ظهور باشد و بخواهد بگوید عَلَمهایی كه به عنوان امامت قبل از قیام قائم برپا میشود، باطل است. چنانچه در ضمن همین روایت، علامتهای ظهور هم ذكر شده است. و احتمال دیگر آن كه از قبیل پیش گویی باشد از این حكومتهایی كه در جهان تشكیل میشود تا زمان ظهور كه هیچكدام به وظیفهی خود عمل نمیكنند و همینطور هم تاكنون بوده. شما چه حكومتی در جهان بعد از حكومت علی بن ابیطالب علیهالسلام سراغ دارید كه حكومت عادلانه باشد و سلطانش، طاغی و برخلاف حق نباشد؟
اكنون اگر كسی تكذیب كند از وضع یك حكومتی كه این حكومتها جائرانه است و كسی هم تا زمان دولت حق نمیتواند آنها را اصلاح كند، چه ربط دارد به این كه حكومت عادلانه نباید تشكیل داد؟ بلكه اگر كسی جزیی اطلاع از اخبار ما داشته باشد، میبیند كه همیشه امامان شیعه با آن كه حكومتهای زمان خود را حكومت ظالمانه میدانستند و با آنها آن طورها كه میدانید سلوك میكردند، در راهنمایی برای حفظ كشور اسلامی و در كمكهای فكری و عملی، كوتاهی نمیكردند و در جنگهای اسلامی در زمان خلیفهی جور باز شیعیان علی علیهالسلام پیشقدم بودند. جنگهای مهم و فتحهای شایانی كه نصیب لشكر اسلام شده، مطلعین میگویند و تاریخ نشان میدهد كه، یا به دست شیعیان علی علیهالسلام یا به كمكهای شایان تقدیر آنها بوده، شما همه میدانید كه سلطنت بنی امیه در اسلام، بدترین و ظلمانهترین سلطنتها بوده و دشمنی و رفتارشان را با آل پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و فرزندان علی بن ابیطالب علیهمالسلام همه میدانید. و در میان همهی بنی هاشم، بدسلوكی و ظلمشان نسبت به علی بن الحسین زین العابدین علیهالسلام بیشتر و بالاتر بود. به همین سلطنت وحشیانهی جائرانه ببینید علی بن الحسین علیهالسلام چه قدر اظهار علاقه میكند....
اما روایت دوم كه میگفت: داخل شدن در عمل سلطان و معاونت كردن از او و رفع حاجت او را كردن، همدوش كفر است. این ماجراجوی بیخرد چنانچه تاكنون دیدید و عادت دارد، در نقل روایات خیانت میكند وگرنه مطلب، روشنتر از آن است كه در آن، خود را نیازمند به جواب بدانیم. این روایت و امثال آن كه روایات بسیاری است، جلوگیری از داخل شدن در تشكیلات دولت است برای اعانت به ظالم و كمك كاری كردن بر ستمكاریها. این در تمام قوانین عالم ممنوع است.... ما میگوییم در همان تشكیلات خانمانسوز دیكتاتوری هم اگر كسی وارد شود برای جلوگیری از فسادها و برای اصلاح حال كشور و توده، خوب است. بلكه گاهی هم واجب میشود. خوب است آقایان رجوع كنند به كتب فقها در باب ولایت از قِبَل ظالم، ببینند آنها چه میگویند....
این بیخردان ماجراجو فقط برای آن كه دولت و ملت را با دینداری و دینداران و خصوصاً با ملاّها بدبین كنند، در میان كتابها میگردند، یك حدیث پیدا میكنند. بیآن كه بگویند این حدیث در چه موضوعی وارد شده است، به چشم آنها میكشند. غافل از آن كه خوانندگان این اوراق، بسیاریشان دست كم با تاریخ اسلام سر و كار دارند. آنها میدانند از اصحاب خاص ائمه و دوستان خصوصی این خاندان، در شغل دولتی داخل بودند و ائمهی دین آنها را تأیید و تمجید میكردند؛ مثل: علی بن یقطین و محمد بن اسماعیل بن بزیع و عبداللّه نجاشی؛ والی اهواز و دیگران و همینطور از بزرگان علمای ما در دربار سلاطین وارد بودند، چنانچه پیش از این، اسم آنها را بردیم.
و اما روایت سوم كه میگوید: قتال به همراهی غیر امام، مانند خوردن گوشت خوك و خون است. این جاهل بیخرد، نسنجیده و كتابهای فقها را ندیده، این بیهوده را میگوید. در اسلام، دوگونه جنگ است كه یكی را جهاد میگویند و آن كشورگیری است با شرطهایی كه برای آن شده است و دیگری، جنگ برای استقلال كشور و دفع اجانب از آن است.
جهاد كه عبارت از كشورگیری و فتح ممالك است، پس از آن است كه، دولت اسلامی با وجود امام یا به امر امام تشكیل میشود و در این صورت، اسلام بر تمام مردان كه به حدّ بلوغ رسیده باشند و افتاده و عاجز نباشند و مملوك كه از افراد اجانب است، نباشند، واجب كرده است كه برای كشورگیری حاضر شوند و قانون اسلام را در سرتاسر ممالك جهان منتشر كنند و باید همهی جهانیان بدانند كه كشورگیری اسلام با كشورگیری فرمانفرمایان جهان، فرقها دارد....
و چون معلوم شد كه جهاد اسلامی، كشورگیری مانند سایر كشورگیریها نیست. البته باید تشكیل حكومت اسلامی در تحت نظر امام عادل یا به امر او بشود تا به این امر اقدام شود وگرنه، چون كشورگیری دیگر جهانیان شود كه آن از حكم خرد، بیرون و از بیدادگریها و ستمكاریها به شمار میرود و اسلام و تمدن و عدالت اسلامی از آن دور و بری است.
و اما قسم دوم از جنگ اسلامی كه به نام دفاع اسم برده شده و آن، جنگیدن برای حفظ استقلال كشور و دفاع از اجانب است، به هیچ وجه مشروط به وجود امام یا نایب امام نیست و كسی از مجتهدین نگفته كه دفاع را باید با امام یا جانشین آن كرد، بلكه بر تمام افراد توده واجب است به حكم اسلام، از كشور اسلامی محافظت كنند و استقلال آن را پابرجا نمایند.39
7. انقلاب اسلامی، مقدمهی نهضت جهانی حضرت ولیّ عصر (عج)
انقلاب مردم ایران، نقطهی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجّت ـ ارواحنا فداه ـ است كه خداوند بر همهی مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.40
ما امروز دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش میبینیم و جنبشی كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امید بخش آتیهی روشن است و وعدهی خداوند تعالی را نزدیك و نزدیكتر مینماید. گویی جهان مهیّا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مكّه معظّمه، و كعبهی آمال محرومان و حكومت مستضعفان.41
این كشوری كه كشور ائمهی هدی و كشور صاحب الزمان علیهالسلام است، باید كشوری باشد كه تا ظهور موعود ایشان به استقلال خودش ادامه بدهد ،قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد كه عالم را انشاءاللّه به عدل و داد بكشد و از این جورهایی كه بر مستضعفان میگذرد،جلوگیری كند.42
من امیدوارم كه ما به مطلوب حقیقی برسیم، و متصل بشود این نهضت به نهضت بزرگ اسلامی و آن نهضت ولیّ عصر علیهالسلام است.43
ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همهی ستمگران را در كشورهای اسلامی میشكنیم و با صدور انقلابمان كه در حقیقت، صدور انقلاب راستین و بیان احكام محمدی صلیاللهعلیهوآله است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی، مصلح كل و امامت مطلق حق، امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ هموار میكنیم.44
اگر این جمهوری اسلامی از بین برود، اسلام آنچنان منزوی خواهد شد كه تا آخرِ ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند كند.45
تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان برای ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ را مفید و راهگشا میدانستند. امروز از این كه در گوشهای خلاف شرعی كه هرگز خواست مسؤولین نیست، رخ میدهد، فریاد وا اسلاما سر میدهند! دیروز حجتیهایها، مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحهی مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمهی شعبان را به نفع شاه بشكنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شدهاند.46
8. مهیّا شدن برای ظهور
ما باید در اینطور روزها و در اینطور ایام اللّه توجه كنیم كه خودمان را مهیّا كنیم از برای آمدن آن حضرت. من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم، بزرگتر از این است. نمیتوانم بگویم كه شخص اول است، برای این كه دومی در كار نیست. ایشان را نمیتوانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر كنیم الاّ همین كه مهدی موعود است. آنی است كه خدا ذخیره كرده است برای بشر و ما باید خودمان را مهیّا كنیم از برای این كه اگر چنانچه موفق شدیم انشاءاللّه به زیارت ایشان، طوری باشد كه روسفید باشیم پیش ایشان. تمام دستگاههایی كه الآن به كار گرفته شدهاند در كشور ما، امیدوارم كه در سایر كشورها هم توسعه پیدا بكند. باید توجه به این معنا داشته باشند كه خودشان را مهیّا كنند برای ملاقات حضرت مهدی علیهالسلام .47
9. اصلاحات مصلح موعود
مكتب ولیّ امر را به آن توجه كنید كه، برای تعلیم و تربیت این انسان است كه از حدّ حیوانیت برسانَدَش به حدّ انسانیت و رشد انسانی پیدا كند و تربیتهای انسانی پیدا كند و تعلیمات، تعلیمات صحیح باشد.48
ولیّ عصر ـ ارواحنا له الفداء ـ كه او تا ازل احیاء میكند دین خدای تبارك و تعالی را.49
دنیا علیل است. سران همه كشورها، الاّ انگشت شمار، نمیتوانم بگویم این یكی دوتا، سه تا، سران همهی اینها، مردم را مسموم كردهاند و افكار ملتهای خودشان را مسموم كردهاند و علیل كردهاند ملتهای خودشان را. آنقدر تحقیر كردهاند از این ملتها، آنقدر اینها را در فشار اقتصادی قرار دادهاند و آنقدر این بیچارهها زحمت كشیدند و زحمتهایشان را دیگران به غارت بردند، كه علیل شدند. افكارشان از بین رفته است. یكی میخواهد كه بیاید احیاء كند این افكار را. و من امیدوارم كه انشاءاللّه حضرت بقیّة اللّه علیهالسلام زودتر تشریف بیاورند و این طبیب واقعی بشر، با آن دم مسیحایی خود، اصلاح كنند اینها را.50
مهدی منتظر در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از كعبه ندا سر میدهد و بشریت را به توحید میخواند.51
حكومت جور بسته بشود و از بین برود. معروف در كار باشد. منكرات از بین بروند. حضرت صاحب علیهالسلام ـ ارواحنا فداه ـ هم كه تشریف میآورند، برای همین معناست.52
آن كاری كه لشكر امام زمان علیهالسلام باید بكند، با آن كاری كه لشكر طاغوت میكرد، فرق دارد. همانطوری كه خود امام زمان علیهالسلام با طاغوت فرق داشت. آن، حكومت جور بود و این، حكومت عدل. آن، حكومت طاغوت بود و این، حكومت خدا. 53
10. جامعهی پس از ظهور
الف ـ زیباییها
به ما این وعده را دادهاند كه، در یك وقتی كه امام زمان علیهالسلام ظهور كند، این اختلافات از بین میرود و همه برادروار با هم هستند. دیگر زورمند و زوركشی در كار نمیماند.54
و لهذا میبینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود. بله، در زمان حضرت صاحب علیهالسلام حكومت، واحد میشود. قدرت حكومت .... عدالت، یك عدالت اجتماعی در همهی عالم میآید، اما نه این كه انسانها بشوند یك انسان دیگر. انسانها همانها هستند كه یك دستهشان خوبند، یك دستهشان بد. منتها آنهایی كه بد هستند، دیگر نمیتوانند كارهای خلاف بكنند.55
آنچه غایت تعلیمات اسلامی است، همزیستی مسالمتآمیز در سطح جهان است، كه امید است با تعجیل در ظهور مهدی آخرالزمان ـ ارواحنا فداه ـ حاصل شود. و رسیدن انسانها به كمال و سعادت اخروی است كه خداوند نصیب همگان فرماید.56
ب ـ زشتیها
در حكومت عدل بقیّة اللّه علیهالسلام هم عدالت جاری میشود، لكن حبّهای نفسانی در بسیاری از قشرها باقی است و همان حبهای نفسانی است كه بعضی روایات هست كه حضرت مهدی علیهالسلام را تكفیر میكنند.57
ما نباید توقع داشته باشیم كه، صبح كنیم در حالی كه همه چیز سر جای خودش باشد. در زمان حضرت صاحب علیهالسلام هم كه ایشان با تمام قدرت میخواهند عدل را اجرا نمایند، با این ترتیب نمیشود كه هیچ كس حتی خلاف پنهانی هم نكند. و بالاخره همانها هم كه مخالف هستند، حضرت صاحب علیهالسلام را شهید میكنند و در روایات قریب به این معنا دارد كه بعضی فقهای عصر با ایشان مخالفت میكنند.58
شما بدانید كه اگر امام زمان علیهالسلام حالا بیاید، باز این قلمها مخالفند با او.59
11. مفهوم واقعی عدالت
حالا البته این پر كردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم بكنیم. اگر میتوانستیم میكردیم. اما چون نمیتوانیم بكنیم، ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یك نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است، ما اگر بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم. تكلیف مان است. ضرورت اسلام و قرآن، تكلیف ما كرده است كه باید برویم همهی كار را بكنیم. اما نمیتوانیم بكنیم. چون نمیتوانیم بكنیم، باید او بیاید تا بكند، اما ما باید فراهم كنیم كار را. فراهم كردن اسباب این است كه كار را نزدیك بكنیم، كار را همچو بكنیم كه مهیّا بشود عالم برای آمدن حضرت علیهالسلام .60
قضیهی غیبت حضرت صاحب علیهالسلام ، قضیهی مهمی است كه به ما مسایلی میفهماند. مِنْجمله اینكه؛ برای یك همچو كار بزرگی كه در تمام دنیا، عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده كسی الاّ مهدی موعود علیهالسلام كه خدای تبارك و تعالی او را ذخیره كرده است برای بشر. هریك از انبیا كه آمدند، برای اجرای عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود كه اجرای عدالت را در همهی عالم بكنند، لكن موفق نشدند. حتی رسول ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآلهوسلم كه برای اصلاح بشر آمده بود و برای اجرای عدالت آمده بود و برای تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا. و آن كسی كه به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد كرد نه آن هم این عدالتی كه مردم عادی میفهمند ـ كه فقط قضیهی عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد ـ بلكه عدالت در تمام مراتب انسانیّت. انسان اگر هر انحرافی پیدا كند؛ انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقلی، برگرداندن این انحرافات را به معنای خودش، این ایجاد عدالت است در انسان. اگر اخلاقش، اخلاق منحرفی باشد، از این انحراف وقتی به اعتدال برگردد، این عدالت در او تحقق پیدا كرده است. اگر در عقاید، یك انحرافاتی و كجیهایی باشد، برگرداندن آن عقاید كج به یك عقیدهی صحیح و صراط مستقیم، این ایجاد عدالت است در عقل انسان. در زمان ظهور مهدی موعود علیهالسلام كه خداوند ذخیره كرده است او را، از باب این كه هیچ كس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط برای حضرت مهدی موعود علیهالسلام بوده است كه تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد و آن چیزی كه انبیا موفق نشدند به آن، با این كه برای آن خدمت آمده بودند، خدای تبارك و تعالی ایشان را ذخیره كرده است كه همان معنایی كه همهی انبیا آرزو داشتند، لكن موانع، اسباب این شد كه نتوانستند اجرا بكنند و همهی اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند كه اجرا بكنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود. این كه این بزرگوار را طول عمر داده، خدای تبارك و تعالی، برای یك همچو معنایی، ما از آن میفهمیم كه در بشر كسی نبوده است دیگر، قابل یك همچو معنایی نبوده است. و بعد از انبیا كه آنها هم بودند، لكن موفق نشدند، كسی بعد از انبیا و اولیای بزرگ، پدران حضرت موعود علیهالسلام ، كسی نبوده است كه بعد از این، اگر مهدی موعود علیهالسلام هم مثل سایر اولیا به جوار رحمت حق میرفتند، دیگر در بشر، كسی نبوده است كه این اجرای عدالت را بكند. نمیتوانسته و این، یك موجودی است كه ذخیره شده است برای یك همچو مطلبی. و لهذا به این معنا، عید مولود حضرت صاحب ـ ارواحنا له الفداء ـ بزرگترین عید برای مسلمین است و بزرگترین عید برای بشر است نه برای مسلمین.
اگر عید ولادت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم بزرگترین عید است برای مسلمین. از باب این كه موفق به توسعهی آن چیزهایی كه میخواست توسعه بدهد، نشد؛ چون حضرت صاحب علیهالسلام این معنا را اجرا خواهد كرد و در تمام عالم زمین را پر از عدل و داد خواهد كرد. به همهی مراتب عدالت، به همهی مراتب دادخواهی، باید ما بگوییم كه عید شعبان ـ عید تولد حضرت مهدی علیهالسلام ـ بزرگترین عید است برای تمام بشر ـ وقتی كه ایشان ظهور كنند ان شاءاللّه (خداوند تعجیل كند در ظهور او). تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد. تمام كجیها را راست میكند: «یملأ الأرض عدلاً بعد ما مُلِئت جوراً» همچو نیست كه این عدالت همان كه ماها از آن میفهمیم، كه نه یك حكومت عادلی باشد كه دیگر جور نكند. آن، این هست اما خیر، بالاتر از این معناست. معنی «یملأ الأرض عدلاً بعد ما ملئت جوراً»، الآن زمین و بعد از این،از این هم بدتر شاید بشود. پر از جور است. تمام نفوسی كه هستند انحرافات در آنها هست. حتی نفوس اشخاص كامل هم در آن، انحرافاتی هست ولو خودش نداند. در اخلاقها، انحراف هست. در عقاید، انحراف هست. در اعمال، انحراف هست و در كارهایی هم كه بشر میكند، انحرافش معلوم است و ایشان مأمورند برای این كه تمام این كجیها را مستقیم كنند و تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال كه واقعاً صدق بكند: «یملأ الأرض عدلاً بعد ما ملئت جوراً». از این جهت، این عید، عید تمام بشر است. تمام بشر را ایشان هدایت خواهند كرد ان شاء اللّه و ظلم و جور را از تمام روی زمین برمیدارند به همان معنای مطلقش. از این جهت این عید، عید بسیار بزرگی است كه به یك معنا از عید ولادت حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم كه بزرگترین اعیاد است، این عید به یك معنا بزرگتر است.61
چه مبارك است میلاد بزرگ شخصیتی كه برپا كنندهی عدالتی است كه بعثت انبیا علیهمالسلام برای آن بود و چه مبارك است زادروز اَبَرمردی كه جهان را از شرّ ستمگران و دغلبازان تطهیر مینماید و زمین را پس از آن كه ظلم و جور، آن را فراگرفته، پر از عدل و داد مینماید و مستكبران جهان را سركوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مینماید. و چه مسعود و مبارك است روزی كه جهان از دغلبازیها و فتنه انگیزیها پاك شود و حكومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیله گران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت حق تعالی بر بسیط زمین، افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاكم شود و كاخهای ستم و كنگرههای بیداد فروریزد و آن چه غایت بعثت انبیا علیهم صلوات اللّه و حامیان اولیا علیهمالسلام بوده، تحقق یابد و بركات حق تعالی بر زمین نازل شود و قلمهای ننگین و زبانهای نفاق افكن، شكسته و بریده شود و سلطان حق تعالی بر عالم پرتو افكن گردد و شیاطین و شیطان صفتان به انزوا گرایند و سازمانهای دروغین حقوق بشر از دنیا برچیده شوند. و امید است كه خداوند متعال آن روز فرخنده را به ظهور این مولود فرخنده هر چه زودتر فرارساند و خورشید هدایت و امامت را طالع فرماید.62
12. فقها؛ حجت امام بر مردم
اسحاق بن یعقوب، نامهای برای حضرت ولیّ عصر علیهالسلام مینویسد و از مشكلاتی كه برایش رخ داده، سؤال میكند و محمد بن عثمان عمری ـ نمایندهی آن حضرت ـ نامه را میرساند. جواب نامه به خط مبارك صادر میشود كه ... در حوادث و پیش آمدها به راویان حدیث ما رجوع كنید؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم .....63
فقها از طرف امام علیهالسلام حجت بر مردم هستند.64
ولایت فقیه همان ولایت فقیه رسول اللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم است. قضیهی ولایت فقیه یك چیزی نیست كه مجلس خبرگان ایجاد كرده باشد. ولایت فقیه یك چیزی است كه خدای تبارك و تعالی درست كرده است، همان ولایت رسولاللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و اینها از ولایت رسولاللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم هم میترسند.65
روحانیون با هم باید باشند. اینها همه لشكر امام زمان علیهالسلام هستند.66
اگر خدای نخواسته، روحانیونی كه مدعی این هستند كه، الآن نمایندهی امام زمان علیهالسلام در بین مردم هستند، اگر خدای نخواسته از یكی شان یك چیزی صادر بشود كه برخلاف اسلام باشد، این طور نیست كه فقط خودش را از بین برده باشد. این، حیثیت روحانیت را لكهدار كرده است.
اینكه این نماینده، یعنی مدّعای نمایندگی از طرف امام زمان علیهالسلام و اسلام دارد، نمایندهی امام زمان علیهالسلام اگر خدای نخواسته یك قدمی كج بردارد، این اسباب این میشود كه مردم به روحانیت بدبین بشوند. بدبین شدن به روحانیت و شكست روحانیت، شكست اسلام است. آن كه حفظ كرده تا حالا اسلام را، این طبقه بوده و اگر در این طبقه، شخصی یا اشخاصی پیدا بشود كه برخلاف مصالح اسلام خدای نخواسته عمل بكند، جرمی است كه از آدمكشی بدتر است. جرمی است كه از همهی معاصی بدتر؛ برای این كه جرم صادر میشود از كسی كه آبروی یك روحانیت را از بین میبرد و آنهایی كه غافل هستند از اسلام، گاهی وقتها برمیگرداند، این، اینطور نیست كه وارد شده است كه اگر چنانچه عالِم فاسد بشود، عالَم فاسد میشود. برای این كه عالِم /نماینده/ به حسب ظاهر، نمایندهی امام است.67
13 ـ دعا
خداوندا!.... دعای خیر حضرت بقیّةاللّه ـ ارواحنا فداه ـ را شامل حالمان گردان.68
امید است آفتاب درخشان اسلام بر جهانیان نورافشاند و مقدمات ظهور منجی بشریت را فراهم آورد.«و ما ذلك علی اللّه بعزیز».69
خداوندا! تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیة اللّه ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ و رسیدن به خودت، جبران فرما.70
ما را موفق كند كه به لقای جمال مبارك امام زمان علیهالسلام موفق بشویم.71
و من امیدوارم كه خدای تبارك و تعالی به ما توفیق بدهد كه، ما بتوانیم به این مقصدی كه مقصد انبیاست، برسیم و ما ان شاءاللّه با هم باشیم و این قافله را با هم به منزل برسانیم و این امانت را به صاحب امانت، رد ك